دعای عرفه شهرستان شهریار - امام زاده اسماعیل ع
- ۰ نظر
- ۰۹ شهریور ۹۶ ، ۱۵:۵۹
یَظهَرُ اللَّهُ قائِمَنا فَیَنتَقِمُ مِنَ الظّالِمینَ
خداوند قائم ما را از پس پرده غیبت بیرون مى آورد و آنگاه او از ستمگران انتقام مى گیرد
(إثباة الهداة ، ج 5 ، ص 196)
ان الناس عبید الدنیا و الدین لعق علی ألسنتهم یحوطونه ما درّت معائشهم فإذا محصّوآ بالبلاء قلّ الدیّانون
همانا مردمان بنده دنیایند و دین لقلقه زبان آنهاست و هر جا منافعشان [به وسیله دین ]بیشتر تأمین شود زبان مى چرخانند و چون به بلا آزموده شوند آنگاه دین داران اندکند.
(تحف العقول/ 245)
امام خمینی:
من به خال لبت ای دوست گرفتار شدم
چشم بیمـار تـو را دیـدم و بیمار شدم
فارغ از خود شدم و کوس اناالحق بزدم
همچو منصور خریدار سر دار شدم
غم دلدار فکنده است به جانم، شررى
که به جان آمدم و شهره بازار شدم
درِ میخانه گشایید به رویم، شب و روز
که من از مسجد و از مدرسه، بیزار شدم
جامه زهد و ریا کَندم و بر تن کردم
خرقه پیر خراباتى و هشیار شدم
واعظ شهر که از پند خود آزارم داد
از دم رند مى آلوده مددکار شدم
بگذارید که از بتکده یادى بکنم
من که با دست بت میکده بیدار شدم
مقام معظم رهبری:
تو که خود خال لبی از چه گرفتار شدی
تو طبیب همه ای از چه تو بیمار شدی
تو که فارغ شده بودی ز همه کان و مکان
دار منصور بریدی همه تن دار شدی
عشق معشوق و غم دوست بزد بر تو شرر
ای که در قول و عمل شهره بازار شدی
مسجد و مدرسه را روح و روان بخشیدی
وه که بر مسجدیان نقطه پرگار شدی
خرقه پیر خراباتی ما سیره توست
امت از گفته در بار تو هشیار شدی
واعظ شهر همه عمر بزد لاف منی
دم عیسی مسیح از تو پدیدار شدی
یادی از ما بنما ای شده آسوده ز غم
ببریدی ز همه خلق و به حق یار شدی
اون که عهداشو شکسته , منم آقا
اون که قلبت رو شکسته , منم آقا
اون که جمعه ها نیومده, منم آقا
اون که منه نامردو خریده , تویی آقا
اون که گناهاش زیاده , منم آقا
اون که تنهات گذاشته , منم آقا
اون که غیبت کبراست , منم آقا
اون که همیشه بخشیده , تویی آقا
اون که ارزوی تو رو داره , منم آقا
اون که شرمنده شده , منم آقا
اون که بی تو ممیره , منم آقا
اون که چشماش پره اشکه , تویی آقا
اون که مشکل میسازه , منم آقا
اون که بهانه میاره , منم آقا
اون که کم کاری کرده , منم آقا
اون که یوسف زهراست , تویی آقا
خبر آمد خبری در راه است
سرخوش ان دل که از آن آگاه است
شاید این جمعه بیاید شاید
پرده از چهره گشاید شاید
دست افشان پای کوبان می روم
بر در سلطان خوبان می روم
نگاه سرد مردم
بود و آتش
صدا بین صدا گم بود و آتش
بجای تسلیت با دسته ی گل
هجوم قوم هیضم بود و آتش
***
گرفتی از مدینه گفتنت را
دریغ از من نمودی دیدنت را
ولی با من بگو ساعت به ساعت
چرا کردی عوض پیراهنت را
***
کمی از غسل زیر پیرهن ماند
کمی از خون خشک بر بدن ماند
کفن را در بغل بگرفت و بو کرد
همان طفلی که آخر بی کفن ماند
سلام علیکم
مراسم عزاداری دهه اول فاطمیه به مدت سه شب از دوشنبه 12 اسفند به مدت سه شب در مسجد جامع خاتم النبیین (ص) برگزار شد.
سخنرانی، روضه خوانی و سینه زنی که انشالله موجبات تسلای قلب حضرت صاحب الزمان (عج) بوده باشد.
یاعلی
کمک به ساخت مسجد باعث تسریع در ساخت آن میشود